وقتی که  درخوابم فقط   وقتی که هوشیارم فقط   وقتی که من در مستی ام   با تو فقط من هستی ام   باتو به اوج زندگی   با تو به رویا میرسم   باتو شقایق میشوم   با تو من عاشق میشوم   با تو تمام خواب ها   انگار رویا میشود   باتو تمام زندگی   در هستی معنا میشود

[+] نوشته شده توسط ارش در 22:23 | |

من همون حس غریب قصه هام   همون حسی که همه دنبالشن   من همون حال عجیب مردمم   حالی که تو قصه ها پیدا میشن   من سیاهی شبم وقتی تو تنها میشوی   من سپیده ی سحر وقتی که تو کنارمی   من مثال موج دریا در شب طوفانیم   من شبیه کفتری گم کرده راه و خونیم   من چو رودی کز مسیرش گشته خارج   من چو سحرای کویرم پر زخار و خاشکم   من چو باد سرد پاییز در هوای ابریم   من درختی زخمی از تیغ تبر در جنگلم   سرنوشتم بی تو گیج است و گمم   بودنت ارامشی در جسم سرد و خالیم

[+] نوشته شده توسط ارش در 21:43 | |

	وقتی از همه جا خستم   وقتی جایی ندارم   وقتی هیچکس پناهم نمی دهد   تنها یک نفر مرا میفهمد   تنها یک نفر پناهم میدهد   و ان کسی نیست جز تو   و انجا جایی نیست جز اغوشت   همانجایی که همیشه پناهم بوده   همیشه تمام امیدم بوده   دیگر جز اغوشت به جایی پناه نمیبرم   دیگر جز تو از کسی یاری نمیخواهم   چون تو تنها امید منی   تو تنهاپناه منی   و من فقط تورا دوست دارم   ز

[+] نوشته شده توسط ارش در 20:57 | |

با تو که حرف میزنم   با تو که راه میرم   با تو تمام میشوم   با تو شروع میشوم   از تن خسته جان من   شکایتی نکن گلم   همین توان من  شده   همین عذاب من شده   برام نماده هیچ امید   ندارم از تو هیچ نشون   فقط یه عکس ازت دارم   همین شده برام  رفیق   با عکس توی آلبومم   هم نفسم هم خونه ام   میخوام کنار من باشه   توی همه دقایقم   کنارمه حتی تو باغ   حتی شبا تو رختخواب   ازم نگیر این حسمو   بذار خیال کنم تویی   بذار خیال کنم منم   یاری دارم اونم تویی

[+] نوشته شده توسط ارش در 14:58 | |

نمیدانم چرا             درهم شده دنیام   نمیدانم چرا          با غم شده شب هام   عجب دنیای           کوچیکی است این دنیا   نگاهی دارن این مردم              که گویی من چقد تنهام   من از طرز نگاه مردمانش             به کنج خانه ای ساکت نشستم   به دنیای خموش بی تو بودن           به یاد با تو بودن گرم گشتم   کجایی رفته از دنیام           بیا با غم شده شب هام   بیا با من تو با روحت             به جسم خسته ام شادی   به قلب زخمی ام مرحم            به فکر مرده ام جانی   ببخش و این سیاهی را             ز دنیای دلم بردار   بگو از عشق و از ماندن              بگو از ارزوی من   بگو با خود چه اوردی         بگو از من چه میخواهی   فقط بامن بمان ای عشق        بمان و عاشقم کن باز

[+] نوشته شده توسط ارش در 19:47 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 15:17 | |

	چه حس تازه ای دارم   یکی درمن شکوفا شد   یکی کز بودنش قلبم   مثال غنچه ای وا شد   یکی اومد رهایم کرد   زهرچی غصه در دنیاس   یکی اومد که من دیدم   خدیا زندگی زیباس   خدایا شکر میگویم   تو را از بابت این عشق

[+] نوشته شده توسط ارش در 12:57 | |

در ان دشت پر از مهر و محبت   که حتی بره ها ازاد بودند   ولی من در هراس از نا کسی ها   به کنج تخته سنگی رفته بودم   همه فکرم زترس چون تو گرگی   همه دشت و به چشمم تیره دیدم   همش ترسم که روزی پا گذاری   به این دشت و خوشی از ما بگیری     بگیری تک پرم بره ی نازم   بگیری عشقمو دنیا ببازم   همه عشقم در این دنیا به بره   که اون هم طعمه ی عشق تو گرده   نباشم من که این روزو ببینم   که روزم میشود همچون شب تار   زبس در خود نشینم من شب و روز   شدم سنگی که چسبیده به دیوار

[+] نوشته شده توسط ارش در 20:14 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 15:20 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 13:19 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 21:22 | |

به دنبال چه میگردی   در این شبهای طوفانی   ستاره ها دگر رفتند   زبس نا مردمی دیدند   ستاره شب به صبح بوده   همه دنیای من دیده   ستاره خوب میفهمه   که من دنیایی از دردم   ولی دیگر نمیبینه   ولی دیگر نمیفهمه   ستاره رفته از دنیا   دگر شب ها نمیبینی   تو دنیا حتی یک بارم   ستاره داره میبینه   که من دنیای غم دارم   ستاره رفته دیگر باز   نخواهی دید نورش را   ستاره معرفت دارد   ستاره خود چه غم دارد   برای من ستاره بود   همه غمخوار من او بود   ولی دیدی چگونه او   کم اورد طاقتش طی شد   ستاره من دگر شادم   ستاره بیخیال غم   بیا چشمک بزن با عشق   توفکر من نباش و باز   دراین شب ها چراغان کن   توهم لبخند بزن با عشق

[+] نوشته شده توسط ارش در 19:49 | |

	در این دنیا که هرکی یاری داره   دل من با کسی کاری نداره   دل من خسته و نالان و تنها   ولیکن رازها در سینه داره   دلی دارم که زخمش کهنه گشته   به درد خود که نه یارش شکسته   برای نا کسی روزی دل من   مکانی گرم و نرم و با صفا بود   ولی با رفتنش آن یار نامرد   دلم را همچو مردابی گل الود   در این ویرانه گه تنها رها کرد   دل دیوونه ی من هم که دیگر   نپرس از من ببین بامن چه ها کرد

[+] نوشته شده توسط ارش در 17:33 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 17:4 | |

	به صحرایی که جسمم غیر گرما   به دریایی که چشمم غیر دریا   به آن روز سفید سرد و برفی   همش در خاطرم عشق تو پیداست   تو در ذهنم نشستی با صدایت   تو هستی در نگاه سردو خستم   تو هستی در دل از غم شکستم   ولی صد حیف و افسوس ای نگارم   که من در قلب تو جایی ندارم

[+] نوشته شده توسط ارش در 15:34 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 12:15 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 18:21 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 15:31 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 14:50 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 14:32 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 12:54 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 16:3 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 9:38 | |

[+] نوشته شده توسط ارش در 9:16 | |

	درمن ستاره ایست از شوق دیدنت   بی تو ولی نفس یاری نمیکند   انگار زندگی با غم برادر است   گویی که قلب من از ترس میزند   باتو من عاشق با قلب شاد شاد   احساس شیشه ای   بی تو ولی گمم   در کوی بی کسی

[+] نوشته شده توسط ارش در 18:33 | |

	درون دنیا مهربانی از ان کسانیست که ......   همدیگر  را با ..........   هر فاصله ای دوست دارند !!!!!!!     دوست داشتن یعنی ....   مدت زیادی دنبال یه اس ام اس   با معنا بگردی واسه کسی که   دوستش داری ..!!!!!

[+] نوشته شده توسط ارش در 21:28 | |

یک نفر

	چه خوب است ادمها   یک نفر را هر روز داشته باشند     نه هرروز یک نفر را

[+] نوشته شده توسط ارش در 20:32 | |

من ماندم و خدا

	یادش بخیر     من بودم و تو     اون بود و دیگری     این روزها     تویی و او     من ماندم و خدا

[+] نوشته شده توسط ارش در 17:9 | |

مهربانیت

[+] نوشته شده توسط ارش در 14:36 | |

باران

سهراب

سهرابـــــ ـــ ــ ـ    چرا گفتی تا شقایق هست   زندگی باید کرد   شقایق ها نیمه جانند سهراب   شقایق ها به خون کشیده شده اند   اما زیبا گفتی انجا که گفتی   زیر باران باید رفت   باید زیر باران رقصید و گریه کرد   سهراب باید زیر باران اشک ریخت   زیر باران باید دست ها را باز کرد و چرخید   سهرابـــــــ  ــــ ــ    چرا هیچوقت از دونفره ها نگفتی   توهم تنها بودی سهراب تنها تنها !!   ادمها لاف میزنند سهراب   تو چشمهایت را بشوی   و جور دیگر نظاره کن  سهراب   اما به خدا قسم ادمها لاف میزنند   سهرابـــــــــــــ ـــــــ ــــــ

[+] نوشته شده توسط ارش در 9:47 | |