ای رفته از دلم
دیگر نگا نکن
بر جسم خسته ام
دیگر صدا نکن
بر قلب کینه ام
ارام میشوم
من با نبودنت
دیگر نمیزنم
حرفی ز بودنت
اما بدون گلم
این قلب خسته ام
تا میتپد در این
جسم شکسته ام
با یاد بودنت
با عشق دیدنت
در سینه میزند
دیگر نمیزنم
حرفی زبودنت
اما بدان عزیز
این چشم های خیس
با یاد تو خوش است
از دوریت تر است
ای رفته از دلم
بگذار بگذرم
دیگر نگا نکن
بگذار بگذرم
