برای تظاهر به دلبستگی دیگر بهانه ای ندارم
چه غریب و مبهم است .....
چه حس مشکوکی...!!!!!!
من و او دیگر ما نیستیم و من حتی دلتنگش هم نمیشوم ......
انگار تمام ان روزها کابوس شکنجه ای مزمن برای روح بی قرار و سرکش من بود ...............
مثل پرنده ای فراری از قفس....
احساس رهایی میکنم.!!!!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
|